سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ابزار هدایت به بالای صفحه

« علیٌّ اَوَّلُ النّاسِ اِیماناً : حضرت علی علیه‌السّلام اوّلین کسی است که ایمان آورد. امیر المومنین علی علیه السلام: نماز دژ محکم خداوند رحمان و وسیله راندن شیطان است»
 
درباره ما
موضوعات
آخرین مطالب
دوستان
آمار وبلاگ
 
احکام و استفتائات
چند رسانه ای
پایگاههای مرتبط
صفحات اختصاصی
 

Smiley face  

تبیین ویژگی‌های مدیران از دیدگاه حضرت علی در نهج البلاغه(قسمت دوم)

2- خصوصیات و معیارهای ارزشی

2-1- سخاوت : گشاده دستی از عوامل محبوبیت انسان در جامعه است و قهراً موجب پیشرفت و موفقیت مدیر در کار می‌باشد. بنابراین امام علی(ع) سخاوت و گشاده دستی را از معیارهای انتخاب مدیران دانسته است که البته این صفت فقط در مسائل مالی خلاصه نشده و سخاوت در کار اخلاق، همکاری و اندیشه و… را هم در بر می‌گیرد. آن حضرت فرموده‌اند: ?ثُم الصِق بِذَوی… السَّخا? (نهج‌البلاغه: نامه 53) (قوچانی، 1374، ص 139).

2-2- وفاداری  : وفاداری یکی از فضائل اخلاقی است که عموم افراد باید این ویژگی را در خود تقویت نمایند. به ویژه لازمست مدیران و کارکنان در مقابل سازمان متعهد شوند و تمام تلاش خود را برای دستیابی به اهداف سازمان به کار گیرند. امام علی(ع) در نامه 53 به مالک اشتر فرموده است: «سپس با فرستادن مأموران مخفی راستگو و وفادار، کارهای آنان را زیر نظر بگیر» (خدمتی، 1381، صص 133-134).

2-3- تواضع و فروتنی : مدیر و مسئولی که خود را خدمتگزار مردم می‌داند، در رفتار خود با مردم متواضع و فروتن بود و به هیچ وجه در رفتارش با آنان برتری و سلطه گری وجود نخواهد داشت. امیرالمؤمنین(ع) در نامه‌ای که به یکی از والیان خود نوشته، چنین فرموده است: «در برابر رعیّت فروتن باش» (دلشاد تهرانی، 1377، ص 134).


2-4- تسلط بر خشم : کسانی که دارای مقام و منصب هستند هر لحظه ممکنست که نیروی خشمشان طغیان کند و آنان را از حالت طبیعی و اعتدال خارج نماید و با کارکنان با حالت خشم و غضب برخورد کنند و پیش آمدهای ناگواری رخ دهد که هم برای فرد و هم برای سازمان و جامعه مضر باشد. لذا لازمست که صاحبان مقام و منصب و مدیران دارای قدرت تسلط بر خشم و کظم غیظ باشند. امیرالمؤمنین(ع) در نامه به مالک اشتر فرموده‌اند: «آن کس را فرمانده لشگریان نما که از همه در علم و بردباری بالاتر باشد و از کسانی باشد که خشم او را فرا نگیرد و به زودی از جای خود بدر نرود».

2-5- عدالت و انصاف : امیرالمؤمنین(ع) در جای جای نهج‌البلاغه مردم و کارگزاران خویش را به اجرای عدالت توصیه می‌کند. در نامه 53 خطاب به مالک اشتر فرموده‌اند: « دوست داشتنی ترین چیزها در نزد تو، در حق میانهترین، و در عدل فراگیرترین، و در جلب خشنودی مردم گستردهترین باشد، که همانا خشم عمومی مردم خشنودی خواص را از بین می‌برد، امّا خشم خواص را خشنودی همگان بیاثر می‌کند»حضرت در نامه‌ای به فرمانروای حلوان، اسود بن قطب می‌نویسد: «پس باید کار مردم در حقی که دارند در نزد تو یکسان باشد که از ستم نتوان به عدالت رسید» (احمدخانی، 1379، صص 101-109).

2-6- گشادهرویی : گشاده رویی از عوامل جلب محبت مردم و مایة ایجاد صلح و دوستی بین افراد می‌باشد و مدیران باید در برخوردها گشاده‌روی باشند تا جو دوستی و همدلی در سازمان برقرار شود. امام(ع) در نامه 46 به یکی از کارگزاران سیاسی خود می‌فرماید: «پر و بالت را برابر رعیت بگستران، با مردم گشاده‌روی و فروتن باش و در نگاه و اشارة چشم، در سلام کردن و اشاره نمودن با همگان یکسان باش تا زورمندان در ستم تو طمع نکنند و ناتوانان از عدالت تو مأیوس نگردند».

2-7- میانه روی در درشتی و نرمی : امام علی(ع) در تبیین اخلاق مدیریت و شیوه‌های برخورد مدیران با مردم، عالی ترین رهنمود را دارند تا مدیران بتوانند مردم را جذب کرده و رابطة صادقانه‌ای با مردم داشته باشند. حضرت در نامه 19 به یکی از مدیران فرمود: «همانا دهقانان مرکز فرمانداریت، از خشونت و قساوت و تحقیر کردن مردم و سنگدلی تو شکایت کردند، من دربارة آنها اندیشیدم، نه آنان را شایسته نزدیک شدن یافتم، زیرا که مشرکند، و نه سزاوار قساوت و سنگدلی و بدرفتاری هستند زیرا که ما با همپیمانیم، پس در رفتار با آنان، نرمی و درشتی را به هم آمیز، رفتاری توام با شدت و نرمش داشته باش، اعتدال و میانه روی را در نزدیک کردن یا دور نمودن رعایت کن».

2-8- امانتداری : هر کس در هر جایگاه و مرتبة مدیریتی، امانتدار مردمان است و باید اموال و حیثیت و شرافت ایشان را پاسداری کند. امام علی(ع) به مالک اشتر در این باره سفارش می‌کند که دربارة اشخاصی که می‌خواهد برگزیند بدین امر توجه نماید و با بررسی سوابق و عملکرد گذشتهشان ببیند آیا اهل امانتداری بوده‌اند یا خیر. امیرالمؤمنین(ع) در نامه‌ای که به برخی کارگزاران خود نوشته، چنین فرموده‌اند: «کسی که امانت را خوار شمارد و دست به خیانت آلاید و خویشتن و دینش را از آن منزه نسازد، درهای خواری و رسوایی را در دنیا به روی خود گشوده است و در آخرت خوارتر و رسواتر خواهد بود. و بزرگترین خیانت، خیانت به امت است و رسواترین تقلب، تقلب نسبت به پیشوایان مسلمان است» (دلشاد تهرانی، 1377، ص 279).

2-9- عنایت به کارکنان : از خصوصیات بارز  مدیران و مسئولان این است که از مشکلات و معضلات شخصی و روحی کارکنان خود غافل نمانند. در نامة 53 به مالک اشتر فرموده‌اند: «آنگاه به حد وافی نیازمندیهای آنان را تأمین کن که این خود امکان می‌دهد که در اصلاح خویش بکوشند و از تصرف در اموالی که در اختیارشان می‌باشد بینیاز گردند، حجت را بر آنان تمام می‌کند که عذری برای مخالفت با امر تو یا خیانت به امانت تو نداشته باشند».حضرت در جای دیگری از نامه به مالک اشتر می‌فرماید: «رحمت بر رعیت و محبت و لطف به آنان را به قلبت قابل دریافت ساز و هرگز درنده خون آشام بر آنان مباش که خوردن آنان را غنیمت بشماری» (احمدخانی، 1379، صص 148-158).

2-10- صبر و بردباری : یکی از ویژگی‌های بارز افراد موفق، صبر و بردباری می‌باشد. لذا مدیران و مسئولانی که می‌خواهند پیروز و موفق باشند باید به این صفت نیکو متصف شوند.حضرت علی(ع) فرموده‌اند: «انسان صبور، پیروزی را از دست نمیدهد هر چند زمان آن طولانی شود» (حکمت 153). آن حضرت در خطبه 190 خطاب به لشگریان چنین فرموده‌اند: «بر جای خود محکم بایستید و در برابر بلاها و مشکلات استقامت کنید».

2-11- طرد سخن چین : یکی از مواردی که باعث لغزش مدیران می‌شود، سخنچینی و بدگویی سخن چینان می‌باشد و اگر مدیری به این سخنچینیها اهمیت دهد و بدون توجه به صحت و سقم آنها، اقدام به تصمیمگیری نماید، ممکن است عواقب جبران ناپذیری داشته باشد. حضرت علی(ع) در این مورد می‌فرمایند:«در قبول سخن بدگویان شتاب مکن که سخنچین فریبنده است گرچه در جامة خیر خواهان درآید».

2-12- طرد چاپلوس : حضرت علی(ع) در نامة 53 خطاب به مالک اشتر می‌فرمایند:«بپرهیزید از خودپسندی و از شگفتی در خویش و دربارة صفتی از اوصاف خود که خوشایند توست. و بپرهیز از این که دلبسته آن باشی که در ستایش تو از اندازه بگذرند همانا که بهترین فرصت شیطان در این احوال است تا نیکوکاری نیکوکاران را بر باد دهد». همچنین آن حضرت در جای دیگری از همان نامه فرموده‌اند: « و باید کسانی نزد تو برگزیدهتر باشند که بیش از همه در روی تو سخن تلخ بر زبان آورند و ترا در آنچه خدای بر دوستان خود نپسندد، کمتر یاری کنند. به اهل پرهیز و راستی پیوند و آنگاه آنان را چنان پرور که در ستایش تو از اندازه نگذرند و به باطل ترا در کاری بزرگ که به تو نسبت دهند و تو آن کار را نکرده باشی، دلشاد نسازند، چه زیادهروی در ستایش، در دل خود بینی پرورد و آدمی را به تکّبر در آورد».

2-13- خوشبینی نسبت به دیگران : خوشبینی نسبت به مردم باعث می‌شود تا مدیران با مهر و سعه صدر بیشتر با مردم رفتار نمایند و سختگیری بیمورد ننماید. امام علی(ع) در نامه 53 به جناب مالک اشتر میفرماید: «هیچ عاملی بهتر و قویتر از نیکی به رعیت و سبک ساختن هزینه‌های آنان و ترک تحمیل بر دوش آنان نیست پس باید در این باب کار کنی که خوشبینی به رعیت را بدست آوری»(قوچانی، 1374، صص 200-201).

2-16- ارتباط مستقیم با کارکنان : هر گاه مدیر بخشی از وقت خود را به ملاقات و ارتباط مستقیم با کارکنان اختصاص دهد متضمن دو فایدة بزرگ است: الف) مدیر از این طریق می‌تواند از نیازها و مشکلات و گرفتاریهای کارکنان خود آگاه شود و برای حل آنها در حد توان اقدام کند و بدین وسیله انگیزه و روحیة کارکنان را برای تلاش و کوشش بیشتر تقویت کند. ب) علاوه بر آشنایی با مشکلات کارکنان، مدیر می‌تواند بدین وسیله از مشکلات سازمان نیز آگاهی یافته و با اقدام برای حل و فصل آنها، موفقیت و پیشرفت سازمان را تضمین نماید.امام علی(ع) به مالک اشتر دستور می‌دهند که با مردم ارتباط مستقیم داشته باشد و از نزدیک به حرف ها و نقطه نظرات آنها گوش سپارد و از فاصله گرفتن از آنها بپرهیزد: «مبادا به مدت طولانی خود را از مردم دور نگه داری» (خدمتی، 1381، صص 38-39).

2-14- گذشت و پوزش پذیری : یکی از صفات پسندیده و مثبت مدیران شایسته آن است که چنانچه فردی نزد او به عذر خواهی آمد، عذر او را بپذیرد و در مقام اصرار بر تخلفش بر نیاید که این روش اثری نیکو در جذب نیروها و وفاء بیشتر آنان نسبت به نظام و سازمان خواهد داشت. حضرت علی(ع) در عهدنامة مالک اشتر به او توصیه نموده‌اند که افرادی را برای کارهای کلیدی و مهم انتخاب کن که هنگام معذرت خواهی از وی با سینه باز و بزرگواری عذر طرف را بپذیرد.?ثُمَّ إلصَق بِذَوِی السَّماحَه? (قوچانی، 1374، صص 137-138).

2-15- جاذبه و دافعه : مدیر یا رهبر باید بتواند افراد زیادی را جذب کند و در هنگام لزوم افرادی را از گرد خود و از سازمان طرد نماید. آنچه مسلم است، قوه جاذبه مدیر باید از نیروی دافعه او بیشتر باشد. کسانی که به دلایل مختلف مثل سردی و تندی رفتار، عدم سازش و ناتوانی مهار احساسات خود، باعث دلسردی و پراکندگی انسان‌ها می‌شوند، مدیران و رهبران خوبی نیستند در حالی که جذب افراد باید با سهولت بیشتر انجام گیرد و نباید افراد را به سادگی از دست داد. حضرت علی(ع) می‌فرمایند: «عاجزترین فرد کسی است که در یافتن دوست، ناتوان باشد و از او ناتوانتر کسی است که دوستان به دست آورده را از دست بدهد».(احمدخانی، 1379، صص134-138).

2-16- صداقت : صداقت در مدیر از بهترین عوامل موفقیت در کار و حافظ آبرو و برآورندة وجاهت اجتماعی است. چنانچه مدیر در محیط کار و صحنه‌های اجتماعی از صداقت لازم برخوردار باشد موفقیت او حتمی است و در غیر اینصورت حتی اگر فرضاً در ابتدای کار و با اغفال دیگران رسوا نگردد، اما سرانجام روزی با دریده شدن پرده‌ها، دروغگویی او آشکار می‌گردد. به غیر از صداقت روش دیگری نمی‌تواند ضامن موفقیت باشد و یک مدیر باید اهل صدق باشد. امام علی(ع) در نامه به مالک اشتر به او می‌فرماید که با اهل صدق بپیوندد و مسئولیت‌های کلیدی را به آنان بدهد (قوچانی، 1374، ص 134). همچنین آن حضرت فرموده‌اند: «پیشوای قوم باید با مردم خود به راستی سخن گوید».

2-17- اعتماد به نفس : اعتماد به نفس با غرور تفاوت بسیاری دارد. افراد مغرور، خیلی کم به حرف دیگران گوش می‌دهند. زیرا غرور باعث جدایی است. امام علی(ع) گرچه در نهج‌البلاغه و دیگر کلمات ارزشمند خود، خودپسندی و غرور را مورد نکوهش قرار می‌دهد و می‌فرماید پرهیز از غرور زدگی و خودپسندی یکی از ملاک‌های ارزشی در روابط اجتماعی است، اما افتخار کردن به خویشاوندان خوب و ارزش‌های اخلاقی خویش را که در جهت مثبت به کار گرفته شود مورد تأیید قرار داده‌اند. حضرت در نامه 28 در پاسخ به ادعاهای دشمن به برخی از افتخارات خویش اشاره می‌کند و آنها را با افتخار یادآوری می‌نمایند (خسروی، 1378، صص 133-136).

2-18- مشورت کردن : مشورت در ادارة امور و پرهیز از خود رأیی از مؤکّدترین کارها در راه و رسم مدیریتی امیرمؤمنان است. آن حضرت همچون رسول خدا(ص) با وجود برخورداری از مقام عصمت و طهارت و با آنکه از نظر علم و دانش، عقل و خردمندی و تدبیر و سیاستمداری در مرتبه‌ای قرار داشت که او را از آراء و نظرات دیگران بی‌نیاز می‌ساخت اما پیوسته مشورت می‌کرد و به کارگزاران خود می‌آموخت که چنین کنند. امیرالمومنین علی(ع) در نامه 40 نهج‌البلاغه که به سران سپاه خود نوشته است، فرموده است: «آگاه باشید حق شما بر من اینست که جز اسرار جنگی، هیچ سرّی را از شما پنهان نسازم و در اموری که پیش می‌آید، جز حکم الهی، بدون مشورت شما کاری انجام ندهم».


ادامه دارد ...



ن : لیلا مهریان
ت : سه شنبه 94/6/31
 
دانستنیها
آیا می دانید
وب های مفید
بایگانی وبلاگ
پخش زنده
اوقات شرعی
اخبار روز