وحدت جامعه اسلامی مساله فوق العاده مهم و عظیمی است که لزوم و اهمیت آن از دیدگاه قرآن کریم ،سنت پیشوایان دین و مفسران و محدثان و فقها و منطق عقل و اجماع به اثبات رسیده و بزرگان دین در طول 14 قرن وجوب و ضرورت آن را در ابعاد مختلف مورد تاکید و تبیین قرار داده ، حتی در این راه خون های پاک و مقدس خود را نثار کرده اند.
خداوند متعال در سوره مبارکه آل عمران آیه 103 می فرماید : وَاعتَصِموا بِحَبلِ اللهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرِّقوا ( به ریسمان الهی چنگ زنید و هرگز متفرق نشوید )
همچنین ، در سوره مومنون آیه 52 می فرماید : وَ اِنَّ هذِهِ اُمَّتِکُم اُمَّه واحِدَه ( و این مردم همه یک دین و متفق القول و یک امتند. )
و اما وحدت از دیدگاه امیرالمومنین چیست؟ آن مرد الهی و آن مردی که تمامی صفات حسنه برای او شایسته است و آن مردی که یار و یاور اسلام و مسلمین است و در غیابش نصایح و وصایای او برای مسلمانان کافی است و اطلاعت و سر نهادن به دستورات انسان ساز او و بالندگی به شیفته او بودن ما را از راه ضلالت باز داشته و راهی که خود ایشان برای حفظ اسلام و نجات مسلمانان و به خاطر پا بر جا ماندن سنت رسول اکرم ( ص) رفته ما را بر آن می گمارد که راه او را ادامه داده و گردن نهیم.
سکوتی عاقلانه و عاشقانه ! همان طوری که خود می فرمایند: « شما قطعا می دانید که من سزاوارترین مردم به زمامداری هستم و سوگند به خدا مادامی که امور مسلمانان جریان طبیعی خود را طی می کند و تعدی جز به چشمگیران مستحق تجاوز صورت نمی گیرد ، سکوت خواهم کرد . »
به تحقیق می توان بیان داشت که اگر امیر المومنین(ع) در آن زمان سکوت نمی کرد دین مبین اسلام در همان شبه جزیره می ماند و شهرت اسلام عالم گیر نمی شد ولی وحدت مسلمین آوازه اسلام را به فراتر از مرزهای عربستان رساند و عالم گیر کرد و باعث این وحدت ، حضرت علی (ع) بود.
علی (ع) عقیده و دیدگاه خود را درباره وحدت ، با 25 سال خانه نشینی به همه عالم نشان داد. در حالی که همه به واقعه غدیر خم معتقد بودند و خود علی (ع) نیز می دانست که خلافت حق اوست ولی سکوت کرد.
همان طوری که می فرمایند: « سوگند به خدا اگر از اختلاف مسلمانان و بازگشت آنان به کفر و الحاد و از فرسودگی دین نمی ترسیدم ، روش مبارزاتی مان با غاصبین غیر از این راه بود. »