دین مرکبی از مجموعه گزاره های معارفی و فقهی می باشد .گزاره های معارفی گزاره های می باشند که حکایت کننده واقعیت های هستی است و گزاره های فقهی آن دسته از گزاره ها هستند که برای تبیین وظایف عبد در جمیع مراتبش در برابر خداوند متعال جعل شده اند .
انسان باید به گزاره های معارفی ایمان بیاورد و آن را مبنای اعتقادی خود قرار دهد، که معمولا از این دسته گزاره ها تعبیر به عقاید می شود .از رئوس مسایل اعتقادی : اثبات خداوند متعال . اثبات وحدانیت ذات اقدس الهی . ارسال رسل و اثبات نبوت می باشد .
از دیگر موضوعات مهم اعتقادی اثبات موضوعی به نام ولایت می باشد که نتیجه اثبات این موضع و اعتقاد به آن وجوب موضوعی تحت عنوان تولی را در بر دارد.
قبل از ورود به این بحث لاظم است نکته بسیار مهمی را در باب شیوه تحقیق در موضوعات اعتقادی را متذکر شویم .
شکی نیست که درموضوعات اعتقادی باید به وسیله گزاره های علمی استدلال صورت گیرد. اما اگر قرار باشد که نتیجه آن علم در زمره معتقدات (یعنی موضوعاتی که همراه عقد قلبی وایمان است) قرار گیرد ناگزیریم به دلایلی تمسک کنیم که موجب ایجاد یقین شود تا عقد قلبی حاصل گردد.
به عبارتی دیگر مسایل اعتقادی حول محور و مدار یقینیات می باشد . و یقین صحیح مستقر جز از راه صحیح یقین و به وسیله اسباب صحیح برای اندیشمند منصف حاصل نمی شود .
مساله ولایت نیز این چنین است. منطق علمی اقتضا می کند که بحث ولایت را بعد از بحث در باب اثبات موضوعاتی همچون توحید، بعثت رسول خاتم، معجزه بودن او مورد بحث قرار دهیم و از ترتیب مباحث علمی در بحث خود خارج نشویم .
ما سعی خود را بر عدم غفلت از شیوه مباحث علمی در مبحث ولایت گزارده ایم ولی موضوعاتی را مفروض قرار می دهیم و به اصل بحث می رسیم .
رسول خدا صلی الله علیه وآله اواخر عمر مبارکشان چندین بار به اشکال مختلف تاکید بر تمسک به اصولی نمودند که از آن اصول تعبیر به علل مبقیه برای دین صحیح و حقیقی که همان اسلام است می شود.(علت مبقیه : عللی را گویند که باقی ماندن شیئبه آن علت بستگی دارد. که در مقابل آن علت محدثه می باشد که دلالت بر عللی می کند که حدوث ابتدایی شیئ متوقف بر آن است).
یکی از جمله اصول مبقیه قرآن کریم می باشد.
بَلْ هُوَ قُرْآنٌ مَجِیدٌ (سوره بروج -آیه21 )
از دیگر اصول مبقیه اصلی به نام : اهل بیت نبی علیهم السلام می باشد .
وَ قَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِیَّةِ الْأُولى وَأَقِمْنَ الصَّلاةَ وَ آتِینَ الزَّکاةَ وَ أَطِعْنَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً (سوره احزاب – آیه 33 )
دلیل بر مبقیه بودن این دو اصل و متقارن بودن آن حدیث یقینی الصدور ثقلین می باشد: إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ مَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی وَ إِنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّى یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْضَ ( وسائل الشیعه - جلد27 - صفحه 33 )
قَالَ مَنْ أَحَبَّ اللَّهَ فَلْیُحِبَّنِی وَ مَنْ أَحَبَّنِی فَلْیُحِبّ عِتْرَتِی إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی وَ مَنْ أَحَبَّ عِتْرَتِی فَلْیُحِبَّ الْقُرْآنَ(مستدرک الوسائل- جلد3- صفحه355)
از دیگر اصول مبقیه که باید آن را متمم بحث اعتقادی رسالت بر شمرد بحثی تحت عنوان ولایت می باشد .
تشریح نحوه القا این اصل به عنوان یکی از اصول مبقیه (به غیر از تمسک به احادیث و روایات کوتاه بسیاری که دال بر مبقیه بودن این اصل می کند) بررسی واقعه ای به نام غدیر خم می باشد. بسیاری از صحابه رسول خدا صلی الله علیه وآله این حادثه تاریخی را نقل فرموده اند و کثیری از علما و دانشمندان دو مکتب شیعه و اهل سنت این واقعه را به صورت متواتر با اسنادی جزمی که موجب ایجاد قطع و یقین می شود در کتاب های خود نقل نموده اند .
عالم وارسته ابن شهر آشوب (محمد ابن شهر آشوب مازندرانی (588-489)) که درباره مقام و منزلت او همین بس که علامه شمس الدین داودی که از شاگردان برجسته امام سیوطی محسوب می شود،در کتاب طبقات المفسرین خود بعد از تعریف و تمجیدهای بسیاری که از ابن شهر آشوب به عمل می آورد ،می فرماید :
ابن شهر آشوب در علوم مختلف به نهایت درجه تخصص رسیده بود. او امام و مرجع زمان خود و یگانه روزگار بود. بیشتر تخصص او در علم قرآن و حدیث است. او در نظر شیعیان از جهت اعتبار و منزلت مانند خطیب بغدادى است براى اهل تسنن.
در کتاب ارزشمد المناقب از علما و دانشمندان غیر شیعی که واقعه غدیر خم را متذکر شده اند و در کتاب های خود آورده اند نام بده است ، وی می فرماید :
العلماء مطبقون على قبول هذا الخبر و إنما وقع الخلاف فی تأویله ذکره محمد بن إسحاق و أحمد البلاذری و مسلم بن الحجاج و أبو نعیم الأصفهانی و أبو الحسن الدار قطنی و أبو بکر بن مردویه و ابن شاهین و أبو بکر الباقلانی و أبو المعالی الجوینی و أبو إسحاق الثعلبی و أبو سعید الخرکوشی و أبو المظفر السمعانی و أبو بکر بن شیبة و علی بن الجعد و شعبة و الأعمش و ابن عباس و ابن الثلاج و الشعبی و الزهری و الأقلیشی و ابن البیع و ابن ماجة و ابن عبد ربه و الألکانی و أبو یعلى الموصلی من عدة طرق و أحمد بن حنبل من أربعین طریقا و ابن بطة من ثلاث و عشرین طریقا و ابن جریر الطبری من نیف و سبعین طریقا فی کتاب الولایة و أبو العباس بن عقدة من مائة و خمس طرق و أبو بکر الجعانی من مائة و خمس و عشرین طریقا و قد صنف علی بن هلال المهلبی کتاب الغدیر و أحمد بن محمد بن سعد کتاب من روى غدیر خم و مسعود الشجری کتابا فیه رواه هذا الخبر و طرقها و استخرج منصور اللاتی الرازی فی کتابه أسماء رواتها على حروف المعجم.(المناقب آل ابیطالب - جلد 3 -صفحه 25).
ایشان در ادامه فرمایش خود از صاحب کتاب کافی، روایتی که واقعه غدیر را روایت کرده اند ، بیان می فرماید و می گوید :
و ذکر عن الصاحب الکافی أنه قال روى لنا قصة غدیر خم القاضی أبو بکر الجعانی عن أبی بکر و عمر و عثمان و علی و طلحة و الزبیر و الحسن و الحسین و عبد الله بن جعفر و عباس بن عبد المطلب و عبد الله بن عباس و أبو ذر وسلمان و عبد الله بن عباس و عبد الرحمن و أبو قتادة و زید بن أرقم و جریر بن حمید و عدی بن حاتم و عبد الله بن أنیس و البراء بن عازب و أبو أیوب و أبو برزة الأسلمی و سهل بن حنیف و سمرة بن جندب و أبو الهیثم و عبد الله بن ثابت الأنصاری و سلمة بن الأکوع و الخدری و عقبة بن عامر و أبو رافع و کعب بن عجرة و حذیفة بن الیمان و أبو مسعود البدری و حذیفة بن أسید و زید بن ثابت و سعد بن عبادة و خزیمة بن ثابت و حباب بن عتبة و جندب بن سفیان و عمر بن أبی سلمة و قیس بن سعد و عبادة بن الصامت و أبو زینب و أبو لیلى و عبد الله بن ربیعة و أسامة بن زید و سعد بن جنادة و خباب بن سمرة و یعلى بن مرة و ابن قدامة الأنصاری و ناجیة بن عمیرة و أبو کأهل و خالد بن الولید و حسان بن ثابت و النعمان بن عجلان و أبو رفاعة و عمرو بن الحمق و عبد الله بن یعمر و مالک بن الحویرث و أبو الحمراء و ضمرة بن الحبیب و وحشی بن حرب و عروة بن أبی الجعد و عامر بن النمیری و بشیر بن عبد المنذر و رفاعة بن عبد المنذر و ثابت بن ودیعة و عمرو بن حریث و قیس بن عاصم و عبد الأعلى بن عدی و عثمان بن حنیف و أبی بن کعب. و من النساء فاطمة الزهراء ع و عائشة و أم سلمة و أم هانی و فاطمة بنت حمزة و قال صاحب الجمهرة فی الخاء و المیم خم موضع نص النبی ص فیه على علی ع و ذکره عمرو بن أبی ربیعة فی مفاخرته و ذکره حسان فی شعره(المناقب آل ابیطالب- جلد3- صفحه26 )
از بررسی مجموعه روایاتی که در باب واقعه غدیر خم حکایت شده است، می توان اعتقادی جزمی و اجمالی پیدانمود که :
1-این واقعه در ماه ذی الحجه سال دهم هجری به وقوع پیوسته است .
2-این واقعه چند روزی پس از انجام مناسک حج و عید اضحی (عید قربان) به وقوع پیوسته است .
3-این واقعه در سالی که مسلمانان از شهرهای دور و نزدیک در آخرین حج رسول خدا صلی الله علیه وآله (حجه الوداع) شرکت نموده بودند به وقوع پیسته است .
رسول خدا صلی الله علیه وآله در مسیر بازگشت از فریضه عبادی – سیاسی حج (که آثار اجتماعی آن چشم ها را خیره می سازد) از مکه مکرمه به سمت مدینه در سرزمینی به نام غدیر خم فرمان به توقف و اجتماع مسلمانان در آن مکان دادند .
(در لغت غدیر به معنای رود کوچک می باشد و خم نام رودی است که در نزدیکی شهر مکه واقع شده است ( (خمم)تکرر فی الحدیث غدیر خم.خم بضمالخاءوتشدیدالمیم،اسم لمابین مکه والمدینه فیه غدیر""خطب عنده رسول الله صلی الله علیه وآله .وخم،اوخم البلاء:ماءوهواء.(کتاب العین- جلد3- صفحه420)).
(وغدیرخم موضع بالجحفه شدید الوباء (مجمع البحرین- جلد3- صفحه147)).
جمعیت عظیم مسلمانان و حجاجی که به تازگی از یک عمل عبادی طولانی فارغ شده بودند در آن مکان اجتماع عظیمی را به وجود آوردند (که آن اجتماع را تا 130 هزار نفر تخمین زده اند).
(روایة عن الباقر ع قال لما قال النبی ص یوم غدیر خم بین ألف و ثلاث مائة رجل من کنت مولاه فعلی مولاه(المناقب- جلد3- صفحه26)).
(و فی روایة عن الباقر ع قال لما قال النبی ص یوم غدیر خم بین ألف و ثلاثمائة رجل من کنت مولاه فعلی مولاه (بحارالانوار- جلد37- صفحه158)).
پیامبر مکرم اسلام صلی الله علیه وآله در آن روز در میان آن جمعیت عظیم بر مکانی بلند قرار گرفتند و خطابه ای مفصل ایراد فرمودند .
مورخین و محدثین جملاتی را به صورت پراکنده از خطابه حضرت اش ضبط نموده اند،که از معروف ترین این جملات ثبت شده فرمایش : "من کنت مولاه فهذا علی مولی" می باشد (که به دلیل تواتر در نقل از آوردن ماخذ سخن خوداری نمودیم).
از دیگر فرمایشات حضرت که مورد ثبت و ضبط قرار گرفته است ،تلاوت آیه 67 سوره مائده توسط حضرت رسول صلی الله علیه وآله و بیان نزول این آیه در روز غدیر می باشد .
حاکم نیشابوری (حاکم حسکانی ،معروف به نیشابوری (متوفی 490 هق)) که از علمای به نام اهل سنت می باشد در کتابی که در باب شان نزول آیات قرآن دارد، از عبدالله ابن عباس نقل میکند ، زمان نزول و شان نزول آیه :
یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرِینَ (سوره مائده- آیه 67)
در روز غدیر خم و در مورد علی ابن ابی طالب علیه السلام است .حاکم نیشابوری نقل می فرماید :
عبد الله بن عباس بن عبد المطلب قال حدثنا عبد الله بن أبی أوفى قال سمعت رسول الله ص یقول یوم غدیر خم و تلا هذه الآیة یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ، وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْت رِسالَتَهُ ثم رفع یدیه حتى یرى بیاض إبطیه ثم قال ألا من کنت مولاه فعلی مولاه، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه(شواهد التنزیل- جلد1- صفحه252)
مفسران بزرگی همچون ، ابن جریر طبری (محمد بن جریر بن رستم الطبری الآملی: أبو جعفر، جلیل، من أصحابنا، کثیر العلم، حسن الکلام، ثقة فی الحدیث. له کتاب المسترشد فی الإمامة. أخبرناه أحمد بن علی بن نوح، عن الحسن بن حمزة الطبری قال حدثنا محمد بن جریر بن رستم بهذا الکتاب و بسائر کتبه( رجال نجاشی- صفحه376))
(محمد بن جریر الطبری:یکنى أبا جعفر، صاحب التاریخ عامی المذهب، له کتاب غدیر خم و شرح أمرتصنیفه، أخبرنا به أحمد بن عبدون عن أبی بکر الدوری عن ابن کامل عنه( فهرست طوسی- صفحه150).
وعطائی و ثورمی و ثعالبی و ... درتفاسیر خود به این نکته اشاره کرده اند که این آیه(آیه67 سوره مائده) در فضیلت علی ابن ابی طالب علیه السلام می باشد .
(و أما أسانید التفاسیر و المعانی فقد ذکرتها فی الأسباب و النزول و هی تفسیر البصری و الطبری و القشیری و الزمخشری و الجبائی و الطائی و السدی و الواقدی و الواحدی و الماوردی و الکلبی و الثعلبی و الوالبی و قتادة و القرطی و مجاهد و الخرکوشی و عطاء بن ریاح و عطاء الخراسانی و وکیع و ابن جریح و عکرمة و النقاشی و أبی العالیة و الضحاک و ابن عیینة و أبی صالح و مقاتل و القطان و السمان و یعقوب بن سفیان و الأصم و الزجاج و الفراء و أبی عبید و أبی العباس و النجاشی و الدمیاطی و العوفی و النهدی و الثمالی و ابن فورک و ابن حبیب (بحار الانوار(علامه مجلسی(1110-1037))- جلد1- صفحه66)).
ثعلبی(ابی اسحاق الثعلبی) در تفسیر خود از جعفرابن محمد نقل نموده که معنای این آیه (آیه 67 سوره مائده)این گونه می باشد :
بلغ ما انزل الیک من ربک فی فضل علی ابن ابیطالب علیه السلام .
فی تفسیر الثعالبی قال جعفر بن محمد ع معناه بلغ ما أنزل إلیک من ربک فی فضل علی بن أبی طالب ع فلما نزلت هذه الآیة أخذ النبی ص بید علی فقال من کنت مولاه فعلی مولاه(بحار الانوار- جلد31- صفحه155).
ادامه دارد...