ولایت دینی، یعنی سرپرستی معصومین ـ علیهم السلام ـ بر بندگان خدا به منظور رساندن آنها به جایگاهی که انسان لایق آن است.
با توجه به هدف خلقت انسان ـ که همان رسیدن به مقام قرب الهی و متخلق شدن به اخلاق الهی است ـ و رهبر بودن ائمه معصومین ـ علیهم السلام ـ برای رساندن انسان به این مقام، و جایگاهی که توحید در کسب کمالات لازم در این مسیر دارد، ولایت معصومین ـ علیهم السلام ـ نقش یک چراغ روشن در این مسیر را ایفا می کند و بلکه بالاتر مثل یک کشتی می ماند که انسان را از موج و طوفان و غرق شدن نجات می بخشد، چنانکه در روایات از امیر المومنین علیه السلام و فرزندانش به کشتی نجات یاده شده است(1)
بنابراین می توان گفت که با توجه به راهنما بودن امامان علیهم السلام برای انسان در مسیر کمال مطلوب که همان دین حق و قرب الهی است، نقش ولایت آنها در توحید و مباحث مربوط به آن انکار ناپذیر است و اگر کسی ولایت آنها را نداشته باشد، در رسیدن به توحید و معارف توحیدی هم با مشکل مواجه می شود.
علامه جوادی آملی در تبیین جایگاه و نقش ولایت در توحید سه محور ذکر می کند:
1. آموختن درس یکتا شناسی و یکتا گرایی و تبیین زوایای توحیدی به طالبان معرفت خداوند.
2. جایگاه ولایتِ آنها در تکمیل توحید دیگران: به این معنا که عبادت و اعمال صالح، بی توحید، مانند اسکناس بدون پشتوانه است و ارزشی ندارد یعنی کسی که ولایت ندارد توحید ندارد و کسی که توحید نداشته باشد اعمالش نابود می شود، حضرت علی بن موسی الرضا فرمود: «خداوند می فرماید: «کلمه لا اله الا الله دژ مستحکم من است و هر کس که در این دژ وارد شود از عذاب من ایمن خواهد بود.» بعد حضرت می فرماید: این ایمنی از عذاب شرایطی دارد و من از شروط آن هستم.» (2)
3. معنای سوم این است که امامان معصوم رکن تکوین توحید در مقام فعل هستند. یعنی اگر آنها نمی بودند یکتایی و یگانگی او جلوه ای نمی داشت و تحقق نمی یافت به این بیان که:
ذات خداوند منبع فیضی است که برای رساندن فیض خود به مخلوقات واسطه هایی دارد که همان انسانهای کامل می باشند، مانند ائمه معصومین. اگر امامان معصوم نبودند، هیچ چیز خلق نمی شد و هیچ چیز ظهور و بروزی نمی داشت.
در نتیجه قدرت خدا و یگانگی او هیچ ظهوری پیدا نمی کرد.(3)لذا یکی از محورهای نقش ولایت اهل بیت علهیم السلام در توحید این است که اینها مجاری فیض خداوند متعال بر مخلوقات می باشند.
ولایت معصومین آن قدر مهم است که عدم پذیرش آن، یا شک در آن، باعث تخریب آثار توحید خواهد شد، در حدیث است که مرد عالمی از بنی اسرائیل چهل شبانه روز به عبادت و دعا و زاری پرداخت و از خداوند حاجتی را طلب نمود، در این هنگام حضرت عیسی ـ علیه السلام ـ بر این مرد گذشت و زاری بی تابانه او را که دید از خداوند پرسید چرا حاجت این مرد را نمی دهی؟
خطاب رسید که: اگر چنان زاری و گریه کند که گردن او بشکند حاجت او را نخواهم داد. زیرا در ولایت تو شک دارد.
آنگاه حضرت عیسی ـ علیه السلام ـ از او پرسید آیا در ولایت من شک داری؟
گفت: آری به خدا که در ولایت شما شک داشتم.
ملاحظه می کنید که شک در ولایت امام عصر (چه حضرت عیسی و چه ائمه معصومین و هر امام و پیامبر دیگر) می تواند موجب دوری از خدا و بی اعتنایی ایشان شود و آثارِ توحیدِ شخص را که همان تقرب به خداوند باشد تخریب کند.
هم چنین در هر کدام از اقسام توحید برای ولایت امامان معصوم ـ علیهم السلام ـ جایگاهی رفیع در کسب و اجرای آنهاست.
یکی از این اقسام توحید، توحید تشریعی است یعنی بدانیم که حق قانونگذاری فقط برای خدای تعالی است. زیرا اوست که مخلوقاتش را خوب می شناسد و صلاح آنها را می داند. پس کسی غیر از ایشان حق اقدام بر قانونگذاری را ندارد و انبیا و رسولان الهی حامل این قانون الهی به سوی خلق می باشند و بدون اجازه خداوند شریعت جدید نمی آورند.(4)
با توجه به این بیان معلوم است که اگر کسی ولایت معصومین ـ علیهم السلام ـ را قبول نداشته باشد، نمی تواند به طور کامل از شریعت الهی آگاه گردد و در دینداری خود ضعیف است.
یکی دیگر از اقسام توحید، توحید در محبت است. یعنی هر کسی که معتقد است هر کمالی و جمالی اصالتاً از خدای تعالی است پس سزاوار است که محبت خود را اصالتا برای خداوند در نظر داشته باشد.(5) با توجه به توحید در محبت و ارتباط آن با ولایت ولی خدا است که خداوند در قرآن به پیامبر دستور می دهد که به مردم بگوید: «اگر شما خداوند را دوست دارید، پس از من اطاعت کنید».(6)
بنابراین نقش و جایگاه ولایت معصومین در توحید در سه بخش: تکمیل توحید. آموختن معارف توحید و وساطت تکوینی در تجلی توحید می باشد، و نقش یک رهبر و راهبر به سوی فهم و اعتقاد و بلکه موحد حقیقی شدن را دارند.
پاورقی:
1. دیلمى، حسن بن محمد، إرشاد القلوب إلى الصواب، الشریف الرضی - قم، چاپ: اول، 1412ق، ج2، ص424
2. ابن بابویه، محمد بن على، التوحید، جامعه مدرسین، قم، چاپ: اول، 1398ق، ص25.
3. جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، قم، مرکز اسراء، چاپ سوم، 1388ش، ص298 تا 306.
4. خرازی، محسن، بدایه المعارف اسلامی، قم، موسسه نشر اسلامی، چاپ نهم، 1422ق، ص54.
5. همان، ص54.
6. آل عمران : 31.
منبع: نرم افزار پاسخ - مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات