سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ابزار هدایت به بالای صفحه

« علیٌّ اَوَّلُ النّاسِ اِیماناً : حضرت علی علیه‌السّلام اوّلین کسی است که ایمان آورد. امیر المومنین علی علیه السلام: نماز دژ محکم خداوند رحمان و وسیله راندن شیطان است»
 
درباره ما
موضوعات
آخرین مطالب
دوستان
آمار وبلاگ
 
احکام و استفتائات
چند رسانه ای
پایگاههای مرتبط
صفحات اختصاصی
 

در باب مولی علی(ع) سخن بسیار گفته آمده است و هر اندیشمند توانا و سخنور نامور و هنرمند هنرآوری سعی کرده است به اندازه توش و توان خود نمی از یم اقیانوس کران ناپیدای علی را به کف آرد و انگشتانه ای را از زلال صفات موّاج و نیکویی های سرشار او لبریز نماید، امّا از پس هزار و چهارصد سال همه همچنان مات و مبهوت بر ساحل این اقیانوس عظیم و تسخیر ناشدنی انگشت حیرت به دندان گرفته و همچنان در اول وصف او مانده اند.در این میان، با همه قیل و قالها به خاطر حوادث ایام و شاید به خاطر اهمیت، ضرورت و دسترسی نسبتا آسان تر و ملموس تر بودن ابعادی همچون عدالت، شجاعت، مروت، بلاغت، سخاوت، حکومت، ولایت و... در همین شناخت اندک و سطحی از آن شخصیت بی منتها، یکی از ابعاد مهم و اساسی آن امام همام، یعنی دریای علم و حکمت آن حضرت که از ساحل اندیشه بشری دورتر و از عمق و ژرفای بسی فزونتر برخوردار است، ناشناخته تر مانده و نسبت به سایر اوصاف آن حضرت کمتر مورد توجه اندیشه ورزان و دانش وران قرار گرفته است. عظمت این دریای پهناور آنچنان است که علی(ع) خود هیچ کرانه ای برای آن نمی شناسد و بی قید و شرط از همه انسانها دعوت می کند، هرچه می خواهند از او بپرسند که او آگاه به علوم آسمان و زمین است:

اَیُّهَا النَّاسُ سَلُونِی قَبْلَ اَنْ تَفْقِدُونِی فَلاَنَا بِطُرُقِ السَّمَاءِ اَعْلَمُ مِنِّی بِطُرُقِ الاَرضِ.(1)


ای مردم، آنچه می خواهید از من بپرسید، قبل از آنکه مرا از دست دهید که من به راههای آسمان آشناتر و آگاه تر از راههای زمین هستم.

بی شک امام علی(ع) در پهنه علم و دانش پس از رسول مکرم اسلام بی نظیرترین شخصیت هستی است، امّا ما به راستی درباره گستره دانش و ژرفای بینش امامی که به تعبیر خودش «سیلاب دانش از کوهسار وجودش فرو می ریزد و مرغ اندیشه توان پرواز بر فراز قله رفیع علمش را ندارد»،(2) چقدر اندیشیده ایم و چه سان در غوغای حکومت و سیاست و میدان نبرد و جنگاوری و مناجاتها و عبادتهای شبانه علی از غوص در دریای علم و دانشش غافل مانده ایم و تازه آن هنگام که خواسته ایم در این وادی پا نهیم تنها به زیباهایی خیره کننده و شکوهمند کلام او بسنده کرده ایم و کلام او امیر الکلام نامیده ایم، بی آنکه اندیشه کنیم که سخنانی این چنین حاکی از چنان اقیانوس عظیم علم و آگاهی و اندیشه است که منبع آن فقط می تواند از آفریننده هستی نشأت گرفته باشد که تنها با یک واسطه پیامبر(ص) به او رسیده است: علومی را که خداوند به پیامبرش آموخت، او به من منتقل کرد و دعا کرد که خداوند این علوم را در سینه ام جای دهد و اعضاء و جوارح من از آن لبریز گردد.(3)

حال آیا زمان آن نرسیده است که از این مخزن علم و معرفت بیشتر سود جوییم و دشتهای تشنه مان را از سیلاب دانش و آگاهی فرو آمده از کوهسار کلامش سیراب سازیم و در پرتو علم و حکمت او به سراغ فلسفه، کلام، تاریخ، روان شناسی، جامعه شناسی، اقتصاد، مدیریت، سیاست و حکومتداری برویم و از آن دستمایه های غنی برای رشد و تعالی علمی امت اسلامی به بهره ببریم، و برای کسب علم و معرفت در پیشگاه دانشگاه جامع نهج البلاغه زانو بزنیم.

اینک در این مجال کوتاه مروری کوتاه به اهمیت علم و نیز برخی از روشهای کسب دانش و معرفت از منظر امام(ع) می نماییم.

امام علی که بنا به روایت متواتر منقول از پیامبر باب مدینه علم و دانش(4) است، ارزش و منزلت انسانها را به اندازه دانش و معرفت آنان می داند. امام باقر(ع) فرمود: در کتاب علی(ع) نگاه کردم و در آن یافتم که ارزش هر انسان و منزلت او به اندازه معرفتش است.(5)

امام که سینه ای مالامال از دانشها و معارف داشت و کسی را نمی یافت که این علوم را به وی منتقل سازد، روزی دست کمیل بن زیاد را می گیرد و قدم زنان به سوی گورستان کوفه روان می شوند و با وی به درد دل می پردازد. آن حضرت پیوسته از اهمیت علم و دانش، و فضیلت عالمان و دانشمندان می گوید و از اینکه کسی را نمی یابد که شایستگی دریافت علوم سترگ او را داشته باشد، تأسف می خورد و ضمن اشاره به سینه اش می فرماید:

اِنَّ هاهُنَا لَعِلْما جَمّا، لَواَصَبْتُ لَهُ حَمَلَةً...(6)

در اینجا دانش فراوانی انباشته شده است، ای کاش کسانی را می یافتم که می توانستند آن را بیاموزند... .

آن حضرت در حکم فرمانروایی مصر به مالک اشتر اداره جامعه و تنظیم امور کشور را نیازمند نظرات دانشمندان و دیدگاه عالمانه آنان می داند و خطاب به مالک می گوید: ای مالک! با دانشمندان فراوان به گفتگو بنشین و با حکما و اندیشمندان درباره آنچه مربوط به صلاح کشور و تقویت امور مردم است، بسیار بحث نما... .(7)

از دیدگاه امام(ع)، انسان برای رسیدن به علم و کسب معرفت، نیازمند استفاده از روشهایی همچون حس و تجربه، استدلال و برهان عقلی، بینش و شهود قلبی، و وحی الهی است و خداوند تمامی این طرق و ابزارها را در اختیار وی قرار داده است. در اینجا به پاره ای از راههای کسب شناخت و افزایش دانش از منظر امام اشاره می کنیم:

عقل
امام علی(ع) در توصیف انسان، او را موجودی دارای عقل می داند، که می تواند از آن برای کسب شناخت و دستکاری و تصرّف در پدیده ها و موجودات این جهان استفاده نماید:

ثُمَّ نَفخَ فِیها مِنْ رُوحِهِ فَتَمَثَلَّتْ اِنسانا ذا اَذْهانٍ یُجیلُها، وَ فِکَرٍ یَتَّصَرفُ بِها، وَجَوارِحَ یَخْتَدِمُها، وَ اَدَواتٍ یُقَلَّبُهَا، وَ مَعْرَفَةٍ یَفْرُقُ بِها بَیْنَ الْحَقِّ وَالباطِلِ، وَالاَذْواقِ والمَشَّامِ وَالاَلْوانِ وَالاَجْناسِ.(8)

... و آنگاه از روح خود در او دمید، پس به صورت انسانی دارای نیروی عقل که وی را به تکاپو می اندازد، و دارای قدرت فکر و اندیشه ای که به وسیله آن در موجودات تصرّف نماید، درآمد. به او جوارحی بخشید که به خدمتش پردازند و ابزاری عنایت کرد که وی را به حرکت درآورند، نیروی اندیشه به او بخشید که درست را از نادرست باز بشناسد، و همچنین ذائقه، شامّه و وسیله تشخیص رنگها و اجناس را در اختیار او قرار داد.

آن حضرت استفاده از نعمت های الهی را منوط به بهره گیری از استدلال و برهان، مشاهده دقیق پدیده ها، توجه و تأمل در گفته ها و نظرات دیگران و نتیجه گیری از آن می داند و می فرماید: هرکس باید از خویشتن بهره گیرد، زیرا شخص بصیر و بینا آن است که بشنود، ببیند و بیندیشد، نگاه کند، و ببیند و عبرت گیرد.(9)

در جای دیگر آگاه کردن مردم از گنجینه های عقل را یکی از اهداف رسالت پیامبر(ص) می شمرند:

وَ یُثیرُوا لَهُمْ دَفائِنَ الْعُقُولِ.(10)

گنجهای پنهان عقلها را آشکار می سازند.

نکته قابل توجه آن که در عین حال که امام(ع) عقل و تفکّر را معتبر می دانند و راه رسیدن به واقعیت پدیده ها را از طریق آن معرفی می کنند، اموری همچون انگیزه ها، عواطف و احساسات، تمایلات و انتظارات را در شناخت عقلی مؤثر دانسته و مواردی از قبیل هوی و هوس، دوستی دنیا، آرزوهای دور و دراز، را نیز از موانع واقع نمایی عقل می دانند.(11)

تجربه
حضرت علی(ع) تجربه و آزمودن را یکی دیگر از منابع کسب علم و دانش معرفی کرده و معتقدند که شباهتهای موجود در امور و پدیده های مختلف می تواند وسیله ای برای پیش بینی وضعیتهای مشابه در موقعیت های آینده باشد. آن حضرت در وصیت به فرزندش امام حسن(ع) می فرماید:

اِسْتَدّلَ عَلی ما لم یَکُنْ بِما قَدْ کانَ فانّ الاُمُور اشباهٌ(12)

با آنچه در گذشته دیده ای و شنیده ای بر آنچه هنوز نیامده است، استدلال کن؛ بدرستی که امور شبیه یکدیگرند.

علی(ع) پیروزی و موفقیت در هر امری را ناشی از پیش بینی می دانند و متذکر می شوند که این قدرت پیش بینی و کنترل امور با تجربه و آزمودن به دست می آید: عدم استفاده از تجربه و عقل موجب محرومیت انسانها از تواناییهایشان می شود و از راه تجربه می توان به علم و دانش نو دست یافت:

وَ فِی التَّجارُبِ عِلْمٌ مُسْتَأْنَفٌ.(13)

از تجربه ها، دانش نو پدید آید.

آن حضرت کاربرد تجربه را برای شناخت امور ضروری شمرده و استفاده از آزموده ها، یافته ها و تجارب دیگران را به فرزند خود توصیه می فرماید: من به تعلیم تو مبادرت ورزیدم پیش از آنکه قلبت سخت شود و عقل و فکرت به امور دیگران مشغول گردد. تا با تصمیم جدّی به استقبال اموری بشتابی که اندیشمندان و اهل تجربه، زحمت آن را کشیده اند و تو را از تلاش بیشتر بی نیاز ساخته اند، بنابراین آنچه از تجربیات آنها نصیب ما شده، نصیب تو هم خواهد شد بلکه شاید پاره ای از آنچه بر ما مخفی مانده بر تو روشن گردد.(14)

تاریخ
از نظر امام علی(ع) تجربه تاریخی یکی از منابع غنی کسب معرفت است. با تأمل در تاریخ و حوادث تاریخی می توان راه آینده را بهتر ترسیم کرد و از تکرار خطاهای گذشته پیشگیری نمود. آن حضرت در نهج البلاغه در موارد مختلف به وضعیت اقوام گذشته اشاره کرده و از حوادث تاریخی به عنوان شاهد گفتار خود بهره برده است. ایشان در باب اهمیت تاریخ و مطالعه دقیق آن به امام حسن(ع) می فرماید:

اَیْ بُنَیَّ اِنِّی وَ اِنْ لَمْ اَکُنْ عُمَرتُ عُمُرَ مَنْ کانَ قَبْلی، فَقَد نَظَرتُ فی اَعْمالِهِم، وَ فَکَّرتُ فی اَخْبارِهِم، وَ سِرت فِی آثارِهِم، حتی عُدتُ کَاحدِهِم، بَل کَانّی بِما انْتَهی اِلیَّ مِن اُمورِهِم قَد عُمِرتُ مَعَ اَوَلِّهم اِلی آخِرِهِم، فَعَرَفتُ صَفَو ذلِکَ من کَدَرِهِ، وَ نَفَعَهُ مِن ضَرَرِهِ ... .(15)

پسرم! درست است که من به اندازه همه کسانی که پیش از من می زیسته اند، عمر نکرده ام، اما در کردار آنها نظر افکنده ام و در اخبارشان تفکر نمودم و در آثار آنها به سیر و سیاحت پرداختم تا آنجا که همانند یکی از آنها شدم. بلکه گویا در اثر آنچه از تاریخ آنان به من رسیده با همه آنها از اول تا آخر بوده ام. من قسمت زلال و مصفای زندگی آنان را از بخش کدر و تاریک بازشناختم و سود و زیانش را دانستم... .

در نگاه امام(ع)، تاریخ آینه تمام نمای سرنوشت بشریت است که آیندگان باید در آن نیک بنگرند و از آن برای تنظیم حیات اجتماعی و پیش بینی پیامد اعمال و رفتارشان سود جویند: تاریخ، آینه گذشتگان است، در این آینه نیک بنگرید و از آنچه بر سر امت های پیشین آمده بهراسید ... و حالاتشان را به یاد آورید تا در سراشیبی سقوط در نغلطید.(16)

با ملاحظه آنچه گذشت می توان دریافت که علاوه بر وحی الهی و بینش و شهود قلبی، روشهای تجربی، تعقلی و تاریخی نیز از منظر امام علی(ع) اعتبار و حجیّت دارند و بر ماست که با استفاده از این ابزار و روشها به سراغ پدیده های هستی رفته و با غور در دریای معارف علوی به کشف و ابداع دیدگاهها، نظریه ها، شیوه ها و ابزار نو بویژه در حوزه علوم انسانی همت گماریم.

در پایان با تمسک به لسان مولانا و همنوا با وی به دامن مولای مولایان، علی عالی اعلی می آویزیم و از او طلب می نمایم که:

چون تو بابی آن مدینه علم را
چون شعاعی آفتاب علم را

باز باش ای باب بر جویای باب
تا رسد از تو قشور اندر لباب

باز باش ای باب رحمت تا ابد
بارگاه ما له کفوا احد


پی نوشت ها :
1. نهج البلاغه، خطبه 189.

2. همان، خطبه 3.
3. همان، خطبه 128.
4. ر.ک. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، بیروت: داراحیاء التراث العربی، 1403ق. ، ج3، ص96؛ ج15، ص297؛ و عبدالحسین امینی، الغدیر، تهران: دارالکتب الاسلامیة، 1366، ج6، ص6177.
5. الحکیم، محمد باقر، دور اهل البیت فی بناء الجماعة الصالحة، ص122 به نقل از بحارالانوار، ج1، ص186.
6. نهج البلاغه صبحی صالح، حکمت 147.
7. همان، نامه 53.
8. همان، خطبه اول.
9 . همان، خطبه 153.
10 . همان، خطبه 1.
11 . «وَ کَمْ مِنْ عَقْل اَسِیرٌ تَحْتَ هَوی اَمِیرٍ»، (همان؛ کلام 211). «شَهِدَ عَلَی ذَلِکَ الْعَقْلُ اِذَا خَرَجَ مِنْ اَسْرِ الْهَوی و سَلِمَ مِنْ عَلائِقِ الدُّنْیَا؛ شاهد این مطلب عقل است آنگاه که از تحت تأثیر هوی و هوس خارج گردد و از علایق دنیا جان سالم بدر برد»، (همان؛ نامه 3). «وَاعْلَمُوا اَنّ الاَمَلَ یُسهِی الْعَقْلَ؛ بدانید آرزوهای دور و دراز عقل را گمراه می کند» (همان؛ خطبه 86). «وتَرَکُ شُربِ الخَمْرِ تَحْصِینا لِلْعَقْلِ». (همان؛ کلام 252). «فَاِنَّ الْفَقْرَ مَنْقَصَة لِلدِّینِ مَدْهِشةُ الْعَقْلِ» (همان؛ کلام 319). «اَلهَوی عَدُوُّ العَقلِ؛ خواهش دشمن عقل است» (غررالحکم و دررالکلم؛ ج1؛ ص68).
12. همان، خطبه 21.
13. روضه کافی، ج8، ص22.
14. نهج البلاغه، نامه 31.
15. همان، نامه 31.
16. همان، خطبه 192. برای اطلاع بیشتر: ر.ک: جعفری، محمدتقی؛ تاریخ از دیدگاه امام علی(ع).

 

 

 



ن : لیلا مهریان
ت : جمعه 96/5/27
 
دانستنیها
آیا می دانید
وب های مفید
بایگانی وبلاگ
پخش زنده
اوقات شرعی
اخبار روز