سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ابزار هدایت به بالای صفحه

« علیٌّ اَوَّلُ النّاسِ اِیماناً : حضرت علی علیه‌السّلام اوّلین کسی است که ایمان آورد. امیر المومنین علی علیه السلام: نماز دژ محکم خداوند رحمان و وسیله راندن شیطان است»
 
درباره ما
موضوعات
آخرین مطالب
دوستان
آمار وبلاگ
 
احکام و استفتائات
چند رسانه ای
پایگاههای مرتبط
صفحات اختصاصی
 

از این روایت استفاده می شود که وصول به مقام توحید، انسان را در عصمت و مصونیت وارد می‌کند، و وصول به این مقام بدون عبور از ولایت که معناى مرآتى خدا است ممکن نیست. برای درک عمیق این مطلب لازم است نکاتی به دقت مورد مطالعه قرار گیرد:   

1. اگر گفته می شود ولایت از آنِ خدا است‏؛ یعنی ‏خداوند با همه موجودات معیّت دارد. و اگر گفته می شود انسانی به مقام ولایت رسیده، به این معنا است که در مراحل سیر و سلوک و شهود الاهی، به مرحله‏اى رسیده که هیچ یک از حجب، بین او و حضرت حق حایل نیست و به مقام بندگى محضه خداوند، نایل آمده است.

2. همه موجودات به حسب سعه و ضیق وجودی، از ولایت بهره می برند و مَظهَر این اسم اند. از این رو، «اوَّلُ ما خَلَق الله؛ اولین مخلوق» که حجاب اقرب و نزدیک‌ترین موجود از نظر قرب به ساحت اقدس کبریایى است، از ولایت مطلقه، عامه و کلیه الاهیه برخوردار است.

3. «اول ما خلق الله» همان حقیقت محمدیه؛ یعنی حقیقت پیامبر(ص) و اهل‌بیت(ع) است. پس ائمّه معصومین(ع) از مقام ولایت کلیّه برخوردارند. روشن است که آدمی در طریق کمال و قوس صعود، می تواند موانع پیش‌رو را به کناری نهد و از جمیع انیات و تعینات و تعلقات مادی و حتی معنوی جدا و ذوب در حضرت احدیت شود و به مقام فنا دست ‌یابد. در چنین حالتی خویشتن خویش را فراموش نموده، محو جمال معشوق گشته و به هر چه که می‌نگرد فقط او را ببیند و بس، و تا آن‌جا پیش ‌رود که دوئیت را برداشته و به مقام هوهویت برسد، آیینه تمام نمای حق تعالی شود، از مقام ولایت کلیه برخوردار شود و خداوند در مظهری کامل تجلی نماید.

4. توحید همان معناى مرآتى و آیتى حجاب اقرب است و ورود به چنین عالمی، مشروط به عبور از ولایت است؛ یعنی کسى در ناحیه صعود به معرفت و قرب ذات اقدس حق تعالی نمی‌‏رسد، مگر از این آیینه و آیتِ ‏بزرگ؛ زیرا نور و تشعشع این خورشید، دیده هر بیننده را کور می‌کند و نمی‌توان بدون آیینه و حجاب، جمالش را مشاهده کرد. پس توحید عین ولایت و ولایت عین توحید است و این دو از هم‌دیگر جدایی ندارند.

 امام خمینی (ره) می‌گوید: شیخ عارف شاه آبادی(دام ظله) می‌فرمود که شهادت به ولایت در شهادت به رسالت نهفته است؛ زیرا که ولایت، باطن رسالت است و نویسنده گوید که در شهادت به الوهیت شهادتین منطوی است جمعاً و در شهادت به رسالت آن دو شهادت نیز منطوی است، چنانچه در شهادت به ولایت آن دو شهادت دیگر منطوی است.     لذا ما بر این باوریم که برای درک و شناخت هر یک از صفات الاهی راهی جز شناخت و ارتباط با معصومان(ع) وجود ندارد؛ مثلاً برای شناخت این نکته که آیا خداوند نسبت به کاری که انجام می‌دهیم رضایت دارد یا نه، راهی نداریم جز این‌که رضایت یا عدم رضایت اهل‌بیت(ع) را به دست آوریم. 
پاسخ تفصیلی

امام رضا(ع) در حدیث سلسلة الذهب فرمود: «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ حِصْنِی فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ عَذَابِی قَالَ فَلَمَّا مَرَّتِ الرَّاحِلَةُ نَادَانَا بِشُرُوطِهَا وَ أَنَا مِنْ شُرُوطِهَا؛ کلمه «لا اله الا الله» قلعه من است، پس هر که در آن قلعه وارد شود، از عذاب من در امان است، و چون کجاوه به راه افتاد، حضرت با صداى بلند فرمود: به شروط کلمه «لا اله الا الله»، و من از شروط آن هستم‏». [1]

معنای این روایت آن است که وصول به مقام توحید که از آن به «لا اله الا الله» تعبیر ‌‏شده، انسان را در عصمت و مصونیت وارد می‌کند، و وصول به این مقام بدون عبور از ولایت که معناى مرآتى خدا است، ممکن نیست.

برای درک عمیق این مطلب لازم است نکاتی به دقت مورد مطالعه قرار گیرد:

1. ولایت ‏و ولی بودن خداوند از صفات و اسمای لازمه ذات است که ایجاد، پرورش و اماته موجودات و...، در ظل و سایه این اسم و صفت است.

2. اگرچه برای واژه ولایت معانی متعددی ذکر شده است، اما دقت در این معانی، ما را به این نتیجه خواهد رساند که همه آنها به یک معنا بر می‌گردند. این معنا عبارت است از این‌که دو چیز و یا بیشتر، به گونه‌ای باشند که بین آنها هیچ‌گونه حجاب، مانع، فاصله و جدایى نباشد. به عبارت دیگر؛ به مقام یگانگى بین بنده و پروردگار، حبیب و محبوب، عاشق و معشوق که جدائى در آن نیست، ولایت گفته می‌شود. پس اگر گفته شد: ولایت از آنِ خدا است‏، معیتِ ‏خداوند با همه موجودات مراد است. و اگر گفته شد: انسانی به مقام ولایت رسیده، به این معنا است که در مراحل سیر و سلوک و شهود الاهی، به مرحله‏اى رسیده که هیچ یک از حجب نفسانیه، بین او و حضرت حق حایل نیست و به مقام بندگى محضه خداوند، نایل آمده است. دقیقاً به جهتِ همین نزدیکی و قرابت و وحدت است که به هر یک از مالک و مملوک، و دو نفری که پیمان بسته‌اند، و حبیب و محب، و همسایه و...، ولی گفته می‌شود. با این توضیح روشن شد که از لوازم ولایت، مالکیت و سلطنت در تدبیر، تکفل و سرپرستی در امور و وساطت در فیض است. [2] 
ادامه مطلب...

ن : لیلا مهریان
ت : دوشنبه 94/6/30

ولایت دینی، یعنی سرپرستی معصومین ـ علیهم السلام ـ بر بندگان خدا به منظور رساندن آنها به جایگاهی که انسان لایق آن است.
با توجه به هدف خلقت انسان ـ که همان رسیدن به مقام قرب الهی و متخلق شدن به اخلاق الهی است ـ و رهبر بودن ائمه معصومین ـ علیهم السلام ـ برای رساندن انسان به این مقام، و جایگاهی که توحید در کسب کمالات لازم در این مسیر دارد، ولایت معصومین ـ علیهم السلام ـ نقش یک چراغ روشن در این مسیر را ایفا می کند و بلکه بالاتر مثل یک کشتی می ماند که انسان را از موج و طوفان و غرق شدن نجات می بخشد، چنانکه در روایات از امیر المومنین علیه السلام و فرزندانش به کشتی نجات یاده شده است(1)
بنابراین می توان گفت که با توجه به راهنما بودن امامان علیهم السلام برای انسان در مسیر کمال مطلوب که همان دین حق و قرب الهی است، نقش ولایت آنها در توحید و مباحث مربوط به آن انکار ناپذیر است و اگر کسی ولایت آنها را نداشته باشد، در رسیدن به توحید و معارف توحیدی هم با مشکل مواجه می شود.
علامه جوادی آملی در تبیین جایگاه و نقش ولایت در توحید سه محور ذکر می کند:
1. آموختن درس یکتا شناسی و یکتا گرایی و تبیین زوایای توحیدی به طالبان معرفت خداوند.
2. جایگاه ولایتِ آنها در تکمیل توحید دیگران: به این معنا که عبادت و اعمال صالح، بی توحید، مانند اسکناس بدون پشتوانه است و ارزشی ندارد یعنی کسی که ولایت ندارد توحید ندارد و کسی که توحید نداشته باشد اعمالش نابود می شود، حضرت علی بن موسی الرضا فرمود: «خداوند می فرماید: «کلمه لا اله الا الله دژ مستحکم من است و هر کس که در این دژ وارد شود از عذاب من ایمن خواهد بود.» بعد حضرت می فرماید: این ایمنی از عذاب شرایطی دارد و من از شروط آن هستم.» (2)
3. معنای سوم این است که امامان معصوم رکن تکوین توحید در مقام فعل هستند. یعنی اگر آنها نمی بودند یکتایی و یگانگی او جلوه ای نمی داشت و تحقق نمی یافت به این بیان که:
ذات خداوند منبع فیضی است که برای رساندن فیض خود به مخلوقات واسطه هایی دارد که همان انسانهای کامل می باشند، مانند ائمه معصومین. اگر امامان معصوم نبودند، هیچ چیز خلق نمی شد و هیچ چیز ظهور و بروزی نمی داشت.
در نتیجه قدرت خدا و یگانگی او هیچ ظهوری پیدا نمی کرد.(3)لذا یکی از محورهای نقش ولایت اهل بیت علهیم السلام در توحید این است که اینها مجاری فیض خداوند متعال بر مخلوقات می باشند.
ولایت معصومین آن قدر مهم است که عدم پذیرش آن، یا شک در آن، باعث تخریب آثار توحید خواهد شد، در حدیث است که مرد عالمی از بنی اسرائیل چهل شبانه روز به عبادت و دعا و زاری پرداخت و از خداوند حاجتی را طلب نمود، در این هنگام حضرت عیسی ـ علیه السلام ـ بر این مرد گذشت و زاری بی تابانه او را که دید از خداوند پرسید چرا حاجت این مرد را نمی دهی؟
خطاب رسید که: اگر چنان زاری و گریه کند که گردن او بشکند حاجت او را نخواهم داد. زیرا در ولایت تو شک دارد.
آنگاه حضرت عیسی ـ علیه السلام ـ از او پرسید آیا در ولایت من شک داری؟
گفت: آری به خدا که در ولایت شما شک داشتم.
ملاحظه می کنید که شک در ولایت امام عصر (چه حضرت عیسی و چه ائمه معصومین و هر امام و پیامبر دیگر) می تواند موجب دوری از خدا و بی اعتنایی ایشان شود و آثارِ توحیدِ شخص را که همان تقرب به خداوند باشد تخریب کند.
هم چنین در هر کدام از اقسام توحید برای ولایت امامان معصوم ـ علیهم السلام ـ جایگاهی رفیع در کسب و اجرای آنهاست.
یکی از این اقسام توحید، توحید تشریعی است یعنی بدانیم که حق قانونگذاری فقط برای خدای تعالی است. زیرا اوست که مخلوقاتش را خوب می شناسد و صلاح آنها را می داند. پس کسی غیر از ایشان حق اقدام بر قانونگذاری را ندارد و انبیا و رسولان الهی حامل این قانون الهی به سوی خلق می باشند و بدون اجازه خداوند شریعت جدید نمی آورند.(4)
با توجه به این بیان معلوم است که اگر کسی ولایت معصومین ـ علیهم السلام ـ را قبول نداشته باشد، نمی تواند به طور کامل از شریعت الهی آگاه گردد و در دینداری خود ضعیف است.

 

ادامه مطلب...

ن : لیلا مهریان
ت : دوشنبه 94/6/30
 
دانستنیها
آیا می دانید
وب های مفید
بایگانی وبلاگ
پخش زنده
اوقات شرعی
اخبار روز